آیا میدانیدکه:
دو کلید طلایی برای نفوذ در دلها
دانستن اینکه چه عواملی باعث افزایش روزافزون دوستی می شود ، در واقع به معنای در دست داشتن کلید ورود به اندرون خانه دلها ست. هر کس که این کلید را در اختیار داشته باشد و راه نفوذ در قلبها را بداند، در واقع گنجینه دوستی را به چنگ آورده است. به راستی این کلیدهای طلایی که می توان در دل ها راه یافت و دوستی ها را با آن روز به روز زیادتر کرد چه هستند؟ در این جا به دو کلید مهم برای راهیابی به قلب دوستان خود اشاره میکنیم:
1- ابراز علاقه و دوستی :
محبت، رمز و راز زندگی است و بعضی از روانشناسان معتقدند که بسیاری از بیماریهای درونی فقط به خاطر فقدان محبت و سرکوب کردن عاطفه هاست. همان گونه که میدانیم دوستی و محبت دارای مراتبی است.اگر می خواهیم محبوب دلها شویم باید دیگران را دوست بداریم. دیگران را دوست بداریم تا دیگران نیز ما را دوست بدارند. باید به آنان عشق بورزیم تا آنان هم به ما عشق بورزند. تنها از راه محبت و دوستی است که می توان مالک دل ها شد و در قلب ها نفوذ پیدا کرد. برای زیاد شدن دوستی و استحکام آن باید این محبت و علاقه را ابراز کرد و آن را با زبان و با عمل (یعنی با نیکی به او و نزدیکان و دوستداران او) نمایان نمود. محبت همچون آبی است که به جریان می افتد. این آب هم پاک است و هم پاک کننده. ابراز علاقه و محبت، هم بر دوستی می افزاید و هم نامهربانی ها را از بین می برد. تنها در سایه محبت و ارادت است که ناملایمات و لغزش ها و غفلت ها- که طبیعت بشر است- مزاحم دوستی نمی شوند و آتش گرم محبت همه ناملایمات را می سوزاند.
2- تواضع :
تواضع یکی از اصول مسلم اخلاقی است و انسان با تواضع می تواند بالاترین درجات را کسب نماید زیرا هر کس فروتنی را پیشه سازد خداوند تعالی مقام او را بالا می برد. اما آنچه که در اینجا مورد بحث میباشد آن است که تواضع می تواند مایه تقویت دوستی شود. برعکس، هرگونه تکبر و بزرگ نمایی بین دوستان صمیمیت را از بین می برد و موجب تفرقه می شود. از یکی از علمای معاصر نقل شده که در یکی از نیمه شب ها وی از خواب بیدار می شود و حس می کند که صدایی از داخل حیاط می آید. بیرون می رود و می بیند دزدی آمده و میوه های باغچه را جمع کرده ولی طوری سنگین است که نمی تواند آن را بلند کند و به دوش بیندازد. ایشان خیلی آهسته وارد حیاط می شود و بدون آنکه آن شخص متوجه شود، کمک می کند تا وی گونی را بلند کند و بر دوش بگذارد. ناگهان دزد متوجه می شود که شخصی آمده. نگاه می کند و می بیند که آن جناب است. ابتدا عذرخواهی می کند اما ایشان در جواب با کمال ادب و تواضع می فرماید: خیر آقا، شما به منزل پدرتان آمده اید و نیازی به گرفتن اجازه ندارید و با اصرار زیاد وی را مجبور می کند میوه ها را با خود ببرد. فردای آن روز دزد به محضر ایشان می آید و توبه می کند و از آن پس انسانی مومن و پرهیزکار می شود. آری اگر تواضع و ادب چنین در روحیات اشخاص خلافکار تاثیرگذار است قطعاً اثر آن در جان و روح دوستان با ایمانی که برای زندگی خود دوستی و محبت و ارادت را برگزیده اند بـه مـراتب بیشتر و عمیق تر است. بنابراین تا می توانیم به دیگران محبت کنیم و با ادب و احترام در دل ها وارد شویم.